یاسمینیاسمین، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 6 روز سن داره

یاسمین

دخمل مامانی

عزیزم این روزها چقدر زود داره میگذره خیلی سخته اما دوست دارم شیرین باشه لبخندت اینکه وقتی بهت نگاه میکنم برام میخندی اینکه با عشق بهم میگی کییییییییخ شاید به نظر مسخره بیاد اما یه دنیا برام ارزش داره گل مامانی وقتی سفت توی بغلم فشارت میدم و تو غش میکنی از خنده وقتی تلاشت برای گرفتن اشیا رو میبینم زنده میشم شاد میشم امیدوار به زندگی میشم به اینکه خدا هست بیشتر از قبل یقین میکنم به اینکه چقدر خدا بزرگه بیشتر پی میبرم تو معجزه و لطف خدایی به نظرم هر بچه یه معجزه است هر لحظش رو فقط خدا میتونه بسازه و بهش همه چیز رو آموزش بده خدایا خیلیییییییییییی دوست دارم خیلییییی ...
19 بهمن 1391

یاسی 3 ماهه شد هوراااا!

دختر گلم سه ماهگیت مبارک دیگه قشنگ منو میشناسی و برام میخندی گریه هات بی دلیلاش تموم شده اما با دلیلاش شروع شده دلیلات هم برا گریه اینه که باهات بازی کنیم و تنها نمونی بغلت کنیم راهت ببریم اسباب بازی ات رو برات نگه داریم بعله خانم خانما آقون که از ماه پیش میگفتی حالا میگی کییییییییخ اونم فقط به مامانی !!!   روزا تا دستت رو پیدا میکنی میگیری جلو صورتت و باهاش یک ساعت مشغولی   اگر حالتت عوض بشه یک ساعت میجیغی و میگریه ای که من این جوری نبودم و به حالت قبل بر گردی   دیگه دایره میچرخی به صورت 90 درجه و 180 درجه           ...
11 بهمن 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به یاسمین می باشد